کد مطلب:2228
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
بي مهري هاي خانه باعث شده كه دل به محبت ديگي بدهم. او پسري متدين و بسيجي است. حال دراين فكرم كه اگر پدرم موافقت نكند و يا ايشان علاقه اي نداشته باشد، چه بايد بكنم؟ تا چه حد اختيار دارم خودم تصميم بگيرم؟
هر چند اختلافات خانوادگي و عدم امنيت رواني، شما را به مقولة عشق و مهرورزي به جنس مخالف سوق داده است، ولي بايد از آفات آن آگاه باشيد و به عواقب آن بينديشيد. اوّلاً با اذعان خودتان عشق يك طرف است و نشانه اي از محبت طرف مقابل نيست. عشقِ يك طرفه راه به جايي نمي برد:
چه خوش بي مهرباني هر دو سر بي ز يك سو مهرباني، دردِ سر بي
اگر شب و روز خود را با فكر در مورد ايشان بگذرانيد، اما ابراز محبت از طرف مقابل نباشد، چه سودي خواهد داشت؟ البته از نظر شرعي علاقه قلبي اشكالي ندارد ولي محبت افراطي پيامدهايي را خواهد داشت. مواظب باشيد كمبود محبت شما را به دام خطرناك مدّعيان دروغين نكشاند. براي فرار از غم و اندوه، به عشق حقيقي يعني عشق به پروردگار و معشوق واقعي فكر كنيد و در شب هاي تنهايي با خداوند خلوت كرده و درد دل نماييد. در اين صورت، هم قدرت تحمل شما در مقابل شدائد و ناملايمات بيشتر خواهد شد و هم از آلام و رنج هاي روحي كاسته خواهد گرديد.
در مورد ازدواج با فرد مذكور بايد بگوييم به نظر بسياري از فقها، اذن و اجازة ولي (پدر) در عقد دختر باكره لازم است. اين اين رو بايد رضايت پدرتان را جلب نماييد اما در حال حاضر به اين موضوع فكر نكنيد. اگر شرايط فراهم شد و فرد مذكور به خواستگاري شما آمد، چه بسا نظر پدرتان عوض شود و يا اگر مخالفتي نمايد، پافشار شما و فاميلتان مي تواند نظر او را تغيير دهد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.